قانون فصل‌الخطاب است

پایگاه رهنما :

سه‌شنبه هفته گذشته سخنگوی قوه قضائیه خبر از صدور حکم اعدام برای سه مجرم داد. غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری با اصحاب رسانه و در پاسخ به سؤالی در خصوص آخرین وضعیت پرونده سه محکوم به اعدام بیان کرد: «این حکم در دیوان عالی کشور بعد از فرجام‌خواهی متهمان و وکلا به تأیید رسیده و به دادسرا اعاده شده است؛ اجرای احکام فرایند قانونی دارد و ممکن است در این فرایند هر موجب قانونی دیگری نتیجه پرونده را با تغییر همراه کند.»
وی اضافه کرد: «این پرونده را خدای متعال کمک کرد جنایاتشان برملا شد؛ اینها جزو عناصر اصلی اغتشاشات بودند و دو نفر از این افراد در صحنه سرقت مسلحانه دستگیر شدند و با تهدید به اسلحه می‌خواستند اموال خانمی را بربایند که خدا کمک کرد و باعث دستگیری این افراد شد.»
سخنگوی قوه قضائیه افزود: «پس از دستگیری در گوشی این افراد اقدامات خرابکارانه‌ای که انجام می‌دادند و فیلم‌برداری کرده و برای برخی از خبرگزاری‌های خارج از کشور ارسال می‌کردند، کشف شد؛ خودشان از اعمال مجرمانه خود بهترین مستندات را تهیه کردند و در فرایند دادگاه هم اقرار کرده‌اند و همچنین هم خودشان و هم وکلایشان‌ دفاع داشتند البته چهار نفر اعلام وکالت کردند و دفاع کردند.» وی ادامه داد: «جلسات دادگاه فیلم‌برداری شده و حضور آنها موجود است.»
جابجایی جای جلاد و شهید
در پی اعلام این خبر از عصر روز سه‌شنبه شاهد شروع جوسازی و جنجال در فضای مجازی بودیم که در پایان روزی و اوایل چهارشنبه به اوج خود رسید. در این جوسازی که با هشتگ «اعدام نکنید» همراه بود، سعی شد از این سه فرد، معترضانی جوان و معصوم ساخته شود که صرفاً به گرانی بنزین اعتراض داشته‌اند و حالا به خاطر آن اعتراض دستگیر و محکوم به اعدام‌شده‌اند!
پیش‌ازاین نیز آنان جوسازی مشابهی در مورد دو تروریستی که در مهاباد بمب‌گذاری کرده و 12 تن را شهید و 40 نفر را مجروح کرده بودند، انجام داده بودند.
پشت پرده پرونده
یک منبع مطلع درباره نحوه شناسایی این گروه می‌گوید: «این افراد از طریق آگهی سایت دیوار خانه‌ای را انتخاب کرده و با هدف سرقت برای بازدید از خانه برنامه‌ریزی می‌کنند و در جریان بازدید، خانم خانه را با سلاح سرد مورد ضرب و شتم و تعرض قرار می‌دهند.»
وی افزود: «با سروصدای ایجادشده در منزل، نزدیکان و خانواده فرد مطلع می‌شوند و بلافاصله به کمک می‌آیند و نیروی پلیس را خبردار می‌کنند که نهایتاً به بازداشت متهم منجر می‌شود.»
این منبع مطلع با اشاره به طی شدن مراحل رسیدگی به پرونده متهم مذکور اظهار داشت: «در جریان رسیدگی به پرونده این افراد فیلم‌هایی در درون گوشی تلفن همراه آنها یافت شد که نشان می‌داد در جریان اغتشاشات آبان ماه سال گذشته چند بانک را تخریب و آتش زده‌اند و در یک فقره نیز ماشین شهرداری را بعد از خارج کردن از محل پارک خود به وسط خیابان آورده و آتش می‌زنند و فیلم‌هایی را از این صحنه‌ها تهیه‌کرده و به رسانه‌های ضدانقلاب ارسال می‌کنند.»
وی با اعلام اینکه یکی از این افراد معروف به امیر آلمانی دو نفر دیگر را از کشور به مقصد ترکیه فراری می‌دهد اظهار داشت: «وی در ماجرای آبان 98 با منافقین ارتباط داشته و در سفر به کمپ آنها در یک کشور اروپائی از آنها برای عملیات دستور می‌گرفته است.»
بررسی‌ها در خصوص این پرونده ادامه داشت تا اینکه مشخص شد فرد مذکور مدتی قبل در کمپ پناهندگان در آلمان بوده و در آنجا با عناصر وابسته به گروهک نفاق، ملاقات‌ها و همکاری‌هایی داشته است.
بازهم غافلگیری رسانه‌ای
ماجرای پرونده فوق و جوسازی‌های صورت گرفته پیرامون آن‌یک بار دیگر ضعف‌های رسانه‌ای نهادهای کشور را آشکار کرد. این ضعف که به بیماری مزمن و عمومی تبدیل شده در فضای مجازی با شدت بیشتری قابل‌مشاهده است.
رهاشدگی فضای مجازی و فعالیت بدون هزینه و سند در آن باعث شده تا دشمن این فضا را ابزاری مناسب برای دنبال کردن اهداف و امیال خود ببیند و از این ابزار استفاده کند؛ از پرونده دختر آبی گرفته تا طلبه مظلوم همدانی و ماجرای زائران عراقی مشهد و مسائل اقتصادی مثل قیمت ارز و خودرو و ...
هر بار که یکی از این مسائل پیش می‌آید و جامعه را دچار تردید نسبت به حقیقت می‌کند، لزوم ساماندهی به فضای مجازی مشهود شده و کارشناسان بر آن تأکید می‌کنند اما اندکی بعد به فراموشی و حاشیه می‌رود تا ماجرای و غائله‌ای دیگر!
پرونده مربوط به 3 سه نفر از اغتشاشگران تاکنون مسیر قانونی خود را طی کرده است و ازاین‌پس نیز باید همین مسیر را طی کند. آنان که جوسازی می‌کنند دلشان برای آن سه جوان مجرم نسوخته و اساساً حیات و ممات آنها برایشان موضوعیت و اهمیتی ندارد. آنان کفتارهایی هستند که می‌خواهند طعمه خود را در این گرگ‌ومیش شکار کنند.
واقعیت آن است که اینک فضای مجازی به‌جای فضایی برای تبادل اطلاعات سالم و ارتباطات انسانی، برای مخاطب فارسی‌زبان و ایرانی میدانی برای عوض کردن جلاد و شهید شده است. به صورتی که در قضیه اخیر حدود 2 میلیون از پیام‌ها در این مورد قلابی و مربوط به ربات‌های رایانه‌ای بوده است.
بازهم رفوزگی سلبریتی‌ها
سلبریتی‌ها مانند سایر موارد قبلی در این پرونده هم رفوزه شدند. آنان بدون اطلاع از جزئیات ماجرا و صرفاً به دلیل جوزدگی و تلاش برای جا نماندن از فضای دروغین شکل‌گرفته، وارد میدان شده و با اظهارات خود بار دیگر در زمین کسانی بازی کردند که دشمن کشور و ملت محسوب می‌شوند.
سلبریتی‌هایی که با دخالت غیرمنطقی و منفعت‌طلبانه خود در انتخابات، نقش قابل‌توجهی در فریب افکار عمومی داشتند و البته برخی از آنان پول‌های کلانی نیز بابت این نقش‌آفرینی دریافت کردند، امروز به‌جای قیافه حق‌به‌جانب گرفتن و دل سوزاندن برای مردم و مشکلاتشان باید پاسخگوی عملکرد خود بوده و از پیشگاه ملت عذرخواهی کنند.
فقط قانون
بزرگ‌ترین آفت برای یک دستگاه قضایی آن است که رأی خود را بر اساس فضای افکار عمومی صادر کرده یا تغییر دهد. از آن بدتر آن است که این فشارها واقعی نیز نبوده و از سوی مراکز و محافلی خاص که سعی دارند خود را مردم جا بزنند، وارد شود. یگان سایبری منافقین در تیرانا و ارتش مجازی سعودی از جمله آن مراکز و محافل هستند.
حکم این سه نفر و هر متهم و مجرم دیگری را قانون بر اساس محتوای پرونده و مستندات تعیین می‌کند نه لشکر ربات‌ها در فضای مجازی. جامعه‌ای که به قانون تمکین نکند و در برابر جنایتکاران، احساسات را جایگزین قانون کند، در مرحله اول امنیت خود را قربانی کرده است. پرونده مربوط به 3 سه نفر از اغتشاشگران تاکنون مسیر قانونی خود را طی کرده است و ازاین‌پس نیز باید همین مسیر را طی کند. آنان که جوسازی می‌کنند دلشان برای آن سه جوان مجرم نسوخته و اساساً حیات و ممات آنها برایشان موضوعیت و اهمیتی ندارد. آنان یا جاهلند و یا کفتارهایی هستند که می‌خواهند طعمه خود را در این گرگ‌ومیش شکار کنند.